من این سخن را که روشنفکران باید از سیاست کناره بگیرند سست و دفاعناپذیر میدانم. به قول نویسنده انگیلسی گراهام گرین، سیاست مانند هوایی که در آن نفس میکشیم درون و پیرامون ما را سرشار کرده است.
"مملکت پارس مدرن و غربی نشده است. به نقشهاش نگاهی بیافکنید: ایران دیوار به دیوار روسیه است اما در طول سدهی گذشته بهرغم این همسایگی هیچ به روند اندیشه و تفکر روسها روی خوش نشان نداده است و گرچه تا هفتاد درصد بازرگانیش با روسیه است، در روح و عمل به دور از راه و رسم روسیان به سر میب
دیر زمانیست که شبح پرسشی که در سرزمین دیگری طرح گردیده بر روان روشنفکر ایرانی سایه افکنده است. پرسش همانا پرسش تاریخی منتسکیو٬ فیلسوف فرانسوی٬ است که در کتاب نامههای ایرانی با لحن طنزآمیز پرسیده بود «چگونه میتوان ایرانی بود؟»
چندی است که گسترهای از تفاوت طرز فکر و نگرش چون ورطهای میان من و دیگر رفقای اندیشه و انقلاب حائل گردیده است. اندیشههایی چند در مورد شیوهی کار روشنفکری در شرایط حاضر در ذهن این نگارنده مطرح گردیده است که در نوشتار حاضر به بعضی از آنها میپردازیم.