رضا خان دلیل وجودی دولت را عرفی میدانست، هستی نظم و قانون را ضروری میدید، بر سرکوب افکار قومگرا و جدائی طلب پای میفشرد و رهبری متمرکز و مستبدانه را ناچار میشمرد.