• خانه
  • مقالات
  • نقد کتاب
  • مصاحبه‌ها
  • ترجمه‌ها
  • خاطرات
  • شعر
  • عکس
  • زندگی‌نامه
  • ویدیوها
  • rss

دولت وحدت ملی معلول شرایط بحرانی است

منتشرشده در اعتماد ملی٬ ۲۱ دی ۱۳۸۷
در گفت‌وگو با علی ملیحی

ضرورت‌های شکل‌گیری دولت وحدت ملی در کشورهای مختلف و امکان انطباق شرایط مشابه با ایران، موضوع گفتگوی ما با دکتر مهرزاد بروجردی است. بروجردی معتقد است دولت وحدت ملی یک حرکت پراگماتیستی است که مهم‌ترین عامل موفقیت آن در پاسخ به این سوال است: «نیروهای سیاسی تا چه میزان این ظرفیت و خواست را دارند که نقش برادر کوچک‌تر را ایفا کنند»؟

بحث دولت وحدت ملی در ایران از سوی جناح‌هایی در داخل قدرت سیاسی مطرح شده است، با این وجود و فارغ از انگیزه‌های این طرح، دولت‌های وحدت ملی در دنیا بر چه اساسی شکل می‌گیرند؟

با نگاهی به تاریخچه شکل‌گیری این دولت‌ها در نقاط مختلف جهان، می‌توان به این شکل به موضوع پرداخت که معمولا دولت‌های وحدت ملی در شرایط بحرانی در یک کشور شکل گرفته‌اند. شرایطی که کشور با خطر درگیری داخلی و یا جنگ روبرو است و یا ساختار حاکم در وضعیت فروپاشی قرار دارد. معمولا این نوع دولت‌ها تلفیقی از احزاب سیاسی که عمدتا در درون قوه مقننه مشغول فعالیت هستند خواهند بود. در حالت دیگر زمانی که یک حزب به تنهایی توان تشکیل کابینه را نداشته باشد و یا در انتخابات برنده واقعی وجود نداشته باشد هم، کابینه‌های ائتلافی شکل می‌گیرد. نمونه این وضعیت در اسراییل به وضوح دیده می‌شود. به گونه‌ای که در ساختار سیاسی اسراییل دو حزب اصلی به همراه چند حزب کوچکتر حضور دارند. وقتی هر کدام از این دو حزب بزرگ موفق به پیروزی مطلق در انتخابات نشده‌اند با بقیه احزاب به شکل یک ائتلاف ملی دولت تشکیل می‌دهند.

نمونه دیگر از ضرورت شکل‌گیری این نوع دولت‌ها، شکنندگی توازن نیروهای قومی و یا گروه‌های سیاسی-مذهبی در یک مملکت است. عراق امروز، نمونه خوبی از این حالت است. شما در عراق می‌بینید که وارد نساختن هر کدام از گروه‌ها و وزنه‌های اصلی سیاسی، قومی و مذهبی این کشور به ساختار دولت، نظام سیاسی شکل گرفته در عراق را با چالش جدی مواجه خواهد ساخت و بنابراین شکل‌گیری دولت وحدت ملی در این چارچوب ضروری به نظر می‌آید.

ویژگی اصلی دولت وحدت ملی و نیروهای حاضر در آن با توجه به تجربیات و وضعیت‌هایی که نام برده شد در چیست؟

دولت وحدت ملی در واقع یک نوع حرکت پراگماتیستی است. معمولا حرکت به سمت دولت وحدت ملی از سوی نیروهایی انجام می‌شود که چند دستگی در درون جناح خود را به دلیل نگرانی‌هایی نمی‌پسندند. این نگرانی ممکن است به دلیل وجود نیروهای افراطی در حزب و یا ترس از شکست به دلیل وجود چندگانگی در درون حزب باشد. ویژگی دیگر این دولت‌ها شکنندگی آنها است. نمونه آن دولت‌هایی که در بیست سال گذشته در لبنان ایجاد شده است. البته توجه کنید که امروزهم ما در لبنان یک دولت وحدت ملی را داریم اما در واقع یکی از موتلفان حاضر در این دولت یعنی حزب الله لبنان به نوعی دارای حق وتو در دولت فواد سینیوره است. این حق وتو ازتوان، وضعیت و امکانات خاص این گروه ناشی می‌شود. بدین ترتیب دولت‌های وحدت ملی به دلیل سهم خواهی جریان‌های پایه گذار می‌توانند به شدت شکننده باشند. سهم خواهی در این دولت‌ها چه از سوی احزاب اصلی و چه احزاب فرعی می‌تواند به سقوط و یا بحران منجر شود. از لحاظ اندیشه سیاسی باید توجه کنید که دولت وحدت ملی در کشورهایی با سیستم «پارلمانتاریستی» و یا مجلس محورشکل می‌گیرد و نه در حکومت‌های «رییس جمهور محو». بنابراین مطرح شدن این بحث در کشورهایی که رییس جمهور محورهستند از جمله کشور خودمان ایران، لاجرم نکته دیگری را به دنبال دارد. شکل‌گیری یک دولت وحدت ملی در یک نظام رییس جمهورمحور باید ناظر بر شکل‌گیری آن در قوه مقننه نیز باشد وگرنه عمر و فایده آن خیلی قابل‌اعتنا نخواهد بود.

در رابطه با مورد خاص ایران این مسئله طرح می‌شود که آیا بازیگران عرصه سیاسی در کشور ما حاضرهستند سهم خواهی را کنار گذاشته و با یکدیگر کنار آیند؟ حتی اگر این مساله از حالت سلبی خارج شد و مشکل سهم‌خواهی در افراد وجود نداشت، آیا نیروهای سیاسی که مدافع هر کدام از شخصیت‌ها هستند می‌توانند در یک بازی پارلمانی هم به لوازم یک ائتلاف پایبند بمانند؟

نحوه مواجهه نیروهای اصلاح‌طلب ایرانی با این موضوع را چگونه می‌بینید؟ آیا نیروهای اصلاح‌طلب ایرانی برای بازگشت به ساخت قدرت سیاسی می‌توانند به دولت وحدت ملی به عنوان یک گزینه قابل‌اعتنا بنگرند؟

این بحث در ایران چندین بار در سی سال گذشته طرح شده است. معمولا این نوع بحث‌ها بعد و یا قبل از انتخابات‌هایی همچون ریاست جمهوری از سوی گروه‌هایی که به نوعی خود را بازنده فرایند انتخابات دیده و یا نگران نحوه برگزاری آن هستند شکل می‌گیرد. انگیزه دیگر طرح این مباحث سودای بازگشت به قدرت سیاسی است.

در سطح پایین‌تر این نوع ائتلاف‌ها تا حدی ایجاد شده است. مثلا در انتخابات شورای شهر تهران نیروهای اصلاح‌طلب برای پذیرفتن قالیباف به عنوان شهردار توافقی می‌کنند. تصور این وضعیت‌ها در ایران دور از ذهن نیست. شما درسیاست باید توجه کنید که توازن قوا چگونه است؟ و چه میزان نیرو برای بازی در میدان سیاست وجود دارد؟ مثلا در حال حاضر من تصورم بر این است که دغدغه مهم نیروهای اصلاح‌طلب چگونگی برگشت به بازی قدرت و یافتن سازوکاری برای بازی گرفته شدن در روند امور است.

در شرایط فعلی و به ویژه در این مقطع خاص زمانی شاید اصلاح‌طلبان به تنهایی قادر به تحقق این سیاست نباشند. گاهی اوقات در سیاست‌ورزی سناریوهایی وجود دارد که یک نیروی سیاسی باید به اصطلاح دماغ خود را گرفته و زیر یک ائتلاف را امضا کند. اگراز نگاه اصلاح‌طلبان به مسئله نگاه کنیم شاید دولت وحدت ملی بهترین گزینه برای آنها باشد. اما اگر این نیروها فرهنگ مرجعشان و یا نقطه‌ای که به آن می‌نگرند و قیاس می‌کنند دوران اصلاحات باشد در این قیاس، دولت وحدت ملی آلترناتیو دلچسبی برای ایشان نخواهد بود. اما باید توجه کرد که توان این نیروها چه میزان است و به آنها اجازه تحقق وضعیت دیگری را می‌دهد؟

این وضعیت در خیلی کشورهای جهان وجود داشته است. در ایتالیا بعد از جنگ جهانی دوم نزدیک به 50 دولت تغییر کرده است. در هند حکومت‌های ائتلافی نقطه ضعف نیست و کسی از وحدت ملی نمی‌ترسد. اما در برخی کشورهای دیگرمثلا در زیمباوه می‌خواهند دولت وحدت ملی به وجود آورند اما سهم خواهی آقای موگابه از یک سو و مخالفان سیاسی وی از سوی دیگر و فردی که به عنوان نخست وزیر انتخاب شده، کشور را فلج کرده و وضعیت در این کشور نامعلوم خواهد بود. درهمان افریقا در کشورکنیا حکومت ائتلافی و وحدت ملی وجود داشته است و با وجود موج خشونت و جنگ داخلی در گذشته بازیگران سیاسی به خوبی با هم کنار آمده‌اند. بنابراین تا حد زیادی شکل‌گیری این دولت‌ها به شرایط درونی هر کشور باز می‌گردد. به عبارت دیگر بحث این است که «آیا نیروهای صحنه سیاسی یک کشور حاضر هستند که نقش برادر کوچکتر را بپذیرند؟» واین اصلی‌ترین مسئله ما است.

مسئله مورد بحث بعدی شکل‌گیری دولت‌های ائتلافی در کشورهایی است که در حال گذار از وضعیت فروپاشی رژیم خودکامه به سوی رژیم دموکراتیک هستند. به طور مشخص آنچه در لهستان، شیلی ویا اسپانیا اتفاق افتاده است. از دیدگاه شما مدلی که در این کشورها رخ داده است تا چه میزان نمونه موفقی از ائتلاف ملی بوده است؟

مدلی که در این کشورها رخ داده است، واجد ویژگی‌های مثبتی است، یعنی هم مقبول و هم کاربردی بوده است و برای دوره انتقالی این نوع حکومت‌ها از وضعیت بحرانی به یک واقعیت جدید مفید بوده است. در این خصوص، مدل اسپانیا بعد از ژنرال فرانکو نمونه خوبی از شکل‌گیری دولت وحدت ملی برای گذار است. مسئله در این جا این است که به غیر از مورد سهم خواهی نیروهای سیاسی، تا چه اندازه بلوغ سیاسی برای به فراموشی سپردن گذشته‌ها وجود دارد و نیروهای سیاسی تا چه میزان می‌توانند آینده نگر باشند و انگشت اتهام راجع به گذشته را به سوی هم نشانه نروند؟ از سوی دیگر در رابطه با امکان شکل‌گیری دولت وحدت ملی در ایران باید به عملکرد نیروهای سیاسی ایران در 30 سال گذشته نگاه کنیم و بر اساس آن نظر دهیم . مدل‌های کشورهای دیگر برای ما می‌تواند مفید باشد و می‌تواند هیچ فایده‌ای هم نداشته باشد. کشورهایی که تاکنون نام برده شد، مثلا تجربه جنگ‌های داخلی وحشتناک را پشت سر گذاشته‌اند. وضعیت لبنان و یا عراق فعلی لزوما با ایران قایل مقایسه نیست. وجود بستری برای شکل دهی این نوع ائتلاف در ایران نیز سوال اساسی است و اینکه آیا در گذشته، این ائتلاف‌ها در ایران در مدل‌های کوچک تری شکل گرفته است که امروز بتوان در مدل اصلی چون دولت وحدت ملی آن را به کار گرفت؟

طبقات اجتماعی تا چه میزان می‌توانند در متقاعد ساختن و یا مجبور کردن گروه‌های سیاسی برای پایان بخشیدن به تضادها و رفتن به سوی ائتلاف، موثر باشند؟ ایا در این فرایند توده‌ها اثری دارند و یا توافق میان نخبگان سیاسی نقش اصلی را دارد؟

اگر بر اساس کارنامه ایران در سی سال اخیر بخواهیم جلو برویم باید توجه کنیم که مردم در حضورهای سیاسی خود، بیشترعکس العمل نشان داده‌اند تا اینکه تاثیر گذارباشند. در بخش زیادی از انتخابات‌ها در ایران رای مردم، رای اعتراضی است. این رای اعتراضی موتور کوچکی است که موتور بزرگ را به کار می‌اندازد تا عقلای قوم بنشینند و بررسی کنند که از این رای اعتراضی مردم چه درسی می‌توان گفت و چگونه باید دستور کار سیاسی را تغییر داد؟ به اعتقاد من، مردم در واقع تخته سیاه بازی سیاست هستند که نیروهای سیاسی چیزی روی این تخته می‌نویسند تا اینکه لزوما این تخته سیاه تعیین کند که سیاست‌ورزان چگونه باید عمل کنند.

مواضع و عملکرد دولت فعلی در شکل‌گیری شعار لزوم وحدت ملی در میان نخبگان سیاسی تا چه میزان موثر بوده است؟

به دلیل موضع‌گیری‌های افراطی و ندانم کاری‌های چند سال اخیر شاهد هستیم که بسیاری از افراد و نیروهای سنگین وزن جناح راست مانند آقای ناطق نوری و یا رضایی طلایه داراین بحث شده‌اند. از سوی دیگر هم شاید شکست‌های سیاسی گذشته سبب شده است جناحی از کارگزاران هم این بحث را دنبال کنند. بنابراین عملکرد دولت در حذف نخبگان سیاسی طبقه حاکم تا حد زیادی موجب ایجاد این تلقی شده است که باید فرایندی برای به بازی گرفته شدن تمامی نیروها به کار گرفته شود.

ساختار قانون اساسی کشور و نحوه توزیع قدرت در آن را در امکان شکل‌گیری چنین وضعیتی در ایران تا چه میزان موثر می‌دانید؟

ساختار قانون اساسی نکته بسیار مهمی است و برای همین اشاره به شرایط خاص داخلی یک کشور است که شکل‌گیری این وضعیت‌ها را برجسته می‌سازد . نهادهایی که در راس هرم سیاسی ایران هستند در چه شرایطی با طرح مطرح شده از سوی جناح‌های داخل حکومت موافق خواهند بود؟ به اعتقاد من در شرایط عادی استقبال چندانی از این طرح در سطوح عالیه ساخت قدرت سیاسی ایران نخواهد شد، مگر اینکه نگرانی‌های جدی در خصوص وضعیت کشور شکل بگیرد که با وحدت ملی بتوان چاره‌ساز شد. به یاد داشته باشیم که آیت الله خمینی بحث لزوم رقابت جناح‌ها و جلوگیری از قدرتمند شدن بیش از حد یک جناح در ساختار سیاسی را به شکل جدی مدنظر داشت اما در حال حاضر وضعیت به گونه‌ای دیگر تعریف شده است و بازگشت به شرایط قدیم باید با توجه به معادلات سیاسی جدید باشد. نیروهایی که در 20 سال گذشته تمام آمال خود را زمین زدن مخالفان و دور نگاه داشتن انها از قدرت تعریف کرده بوده‌اند بر اساس چه ضرورتی می‌خواهند به سمت وحدت ملی بروند؟ من در حال حاضر این انگیزه و خواست را نمی‌بینم که این نیروها بحث وحدت ملی را بپذیرند و این طرح در واقع بیشتر مورد اقبال نیروهایی است که از قدرت دور افتاده‌اند و یا نگرانی‌های جدی در مورد نحوه جلو رفتن فضای سیاسی ایران دارند.

مرتبط

  • ژانویه 10, 2009
  • - مدیر
  • بدون نظر
  • اصلاح طلبی, اعتماد ملی, علی ملیحی
درباره این نویسنده
  • View all posts by مدیر
  • بلاگ
اشتراک‌گذاری
  • google-share

نظر بدهید لغو پاسخ

درباره سایت

در این سایت بسیاری از مقالات، مصاحبه‌ها، نقد کتاب‌ها و ترجمه‌هایی را که در سه دهه گذشته انجام داده‌ام را در کنار کتاب‌های من می‌توانید ببینید. سعی کرده‌ام متن اولیه را تا حد امکان حفظ کنم و اگر در مطبوعات ایران چیزی حذف شده بود آن را اضافه کنم. بعضی از مقالات این سایت برای اولین بار در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار می‌گیرند. لطفا نظرات، پیشنهادات و انتقادات خود را با من در میان بگذارید.

زندگی‌نامه

مهرزاد بروجردی به‌ سال 1341 در شهرآغاجاری به‌ دنیا آمد و دوران کودکی و نوجوانی را در خوزستان گذرانید. چند ماهی پیش از انقلاب 57 برای تحصیل در رشته‌ی علم سیاست و جامعه‌شناسی به آمریکا سفر کرد. ادامه ...

تازه‌ها

  • علل و پیامدهای اعتراضات کنونی در ایران
  • ۴۱۰ پاسدار سیاست‌ورز
  • دفاع از کارنامه روشنفکران ایران، بخش اول
  • به کجا داریم میرویم؟ گفتگوی مهرزاد بروجردی، صادق زیباکلام و احمد وخشیته

تماس

Mehrzad Boroujerdi
Dean, College of Arts, Sciences and Education Missouri University of Science and Technology 118 Fulton Hall Rolla, MO 65409 573-341-4575
Profmehrzad@gmail.com
https://www.boroujerdi.spia.vt.edu
  • Facebook
  • Flicker
  • Skype
  • Twitter
  • Linkdin

جستجو



نقل مطالب این آرشیو با ذكر ماخذ یا با لینک آزاد است. Copyright © 2018. mehrzadboroujerdi.com

بازگشت به بالا