• خانه
  • مقالات
  • نقد کتاب
  • مصاحبه‌ها
  • ترجمه‌ها
  • خاطرات
  • شعر
  • عکس
  • زندگی‌نامه
  • ویدیوها
  • rss

گذر به دمکراسی در گروی گذار از پوپولیسم است

امروز 4 سال از پیروزی آقای احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری می‌گذرد. بر اساس این تجربه ویژگی‌های حکومتداری و جامعه شناختی دولت نهم را چه می‌دانید؟

اگر بخواهیم دولت نهم را در سه واژه تعریف کنیم باید این دولت را دولت پوپولیست نفتی و قیم‌مآب بنامیم. چنانچه ویژگی‌های اصلی یک دولت پوپولیست را “نگاه به مردم و نه طبقه‌های خاص” “ضدیت با وضع موجود” “بی اعتمادی به سیاستمداران سنتی جامعه” و “عدالت خواهی کلی و مبهم” بدانیم مشاهده می‌کنیم که هر 4 صفت در دولت نهم وجود دارد. ویژگی مهم دیگر این دولت برجسته شدن حضور نظامیان است. تجربه کم در دولت مداری را نیز باید بر این فهرست افزود. چنانکه می‌بینید این دولت پیوسته در حال تغییر و تحول در سطح کلان مدیریتی خود به خصوص در نهادهای تاثیر گذاراقتصادی مانند بانک مرکزی، وزارت نفت و یا سازمان برنامه است. البته شکستن تمامی کاسه کوزه‌ها بر سر دولت درست نیست. باید از خودمان بپرسیم که این چه نوع جامعه است که برنامه‌های پوپولیستی را می‌پذیرد و با رای خود بر آن مهر تایید می‌زند؟ شاید گفتن چنین حرفی در ایام انتخابات خیلی صحیح نباشد اما باید به جامعه توجه فراوانی شود. به نظرم این شعر ملک الشعرا بهار شاعر سیاستمدار ایرانی در باره جامعهٔ ایرانی بسیار گویا است. بهار می‌گوید:

نه خیل عوام را سپه دارم نه خوان خواص را نمک دانم
عقلا معتدلند اندر طبع وز گزاف جهلا فراّرند

پوپولیسم از خصوصیات انقلاب ما بوده است و بدین شکل تاکید امروزین بر واژگانی چون منافع ملی، مصالح عمومی، مبارزه با فساد و حکومت کوخ‌نشینان و پابرهنگان نشان از نوعی نگاه به گذشته و سال‌های ابتدائی انقلاب دارد.

به‌رغم آنهمه تکاپوها برای توسعه سیاسی و جامعه مدنی در دوره هشت ساله اصلاحات بالادستی این پوپولیسم را در انتخابات 1348 چگونه می‌توان تحلیل کرد؟ به سخن دیگر چرا درپی دولت اصلاحات چنین دولتی پدیدار شد؟

درک این مسئله خیلی مشکل نیست. باید دید که در ایران چگونه انتخابات صورت می‌گیرد و به بیان دیگر تحول سیاسی در ایران چگونه است. کارنامه سی ساله اخیر نشان می‌دهد که تغییرات در ایران بیشتراز بالا آغاز می‌شود ونه از راه جابجائی از پائین. این نحوه تغییرسیاسی آشکارترین ویژگی انتخابات‌های ایران پس از پیروزی انقلاب بوده است. روی کار آمدن چنین دولتی نیز تا حد زیادی به نحوه انتخابات در ایران باز می‌گردد. حضور همزمان چندین اصلاح طلب در انتخابات خرداد 84 در دور اول موجب شکسته شدن آرای آنها شد. این مسئله البته به بی‌تجربگی سیاسی اصلاح طلبان ما در قیاس با کشورهای دیگر باز می‌گردد (برای نمونه به اتحاد نیروهای مخالف پینوشه در شیلی می‌توان اشاره کرد).

در این دورهٔ سی ساله، هر رئیس جمهور در انتخابات برای دور دوم ریاست‌اش با کاهش دوازده درصدی رای روبرو بوده است. تنها محمد خاتمی در دوره دوم خود آرای بالاتری را کسب کرد. این نشان می‌دهد که تلاش اصلاح طلبان بیش از حد بر روی شخص محمد خاتمی متمرکز بود و تلاشی برای نیرو سازی صورت نگرفت. بدین ترتیب هنگاهی که دوران 8 ساله خاتمی به پایان رسید نبود یک کاندیدای قوی مایه‌ی شکست شد.

آیا می‌توان گفت که اصلاحات نیمه کاره، به احساس خطر در هسته سخت قدرت و نیروهای مخالف اصلاحات می‌انجامد و در نتیجه آن “جابه جائی در قدرت از بالا” به جای “اصلاحات از پائین” روی می‌دهد؟ در پی این تحلیل آیا می‌توان دولت نهم را برآمده از یک برنامه ریزی با هدف جابجایی صوری در قدرت و خنثی کردن اصلاحات بنیادین دانست؟ آیا در تجربه ناکام گذار به دمکراسی در دیگر کشورها نیز چنین نشانه‌هایی دیده می‌شود؟ و بر این اساس آیا نمی‌توان برآمدن دولت نهم را در امتداد دوره اصلاحات دید و آنرا نتیجه یک فرآیند در گذار ناکام به دمکراسی قلمداد کرد؟

همان‌طورکه گفتم جابجایی‌ها درایران بیشتر در بالای هرم سیاسی و نه در لایه‌های پائینی آن انجام می‌گیرد. برای نمونه دگرگونی در نمایندگان مجلس‌ها تغییر در شکل و شمایل نمایندگان است و نه سیاست‌های مجلس‌های پیش از آن. همچنین درسی سال گذشته نهادهای غیر انتخابی در قانون اساسی ایران بسیارکم دستخوش تغییر شده‌اندو جابجایی نسلی در آنها صورت نپذیرفته است. بدین شکل و با در نظر داشتن محدودیت‌های ساختاری در ایران نمی‌توان و نباید خاتمی را مقصر اصلی جلوه کرد. من قبول دارم که در فرایندهای تحول در یک جامعه افراد مختلفی ظهور می‌کنند از جمله این افراد نظامیان هستند که بعد از مدتی تصمیم می‌گیرند که لباس نظامی را از تن به در کرده و خودشان از نردبان سیاست بالا روند و مملکت داری کنند. متاسفانه فرآیند گذار به دمکراسی در کشور ما ناکام مانده است و مهم‌ترین دلیل آن نیز پوپولیسم است. بی‌هیچ شک گذار به دمکراسی در گروی گذار از پوپولیسم است.

تا زمانی که چه سیاستمداران رفورمیست و سنتی ما و چه سیاستمداران پوپولیست ما در یک فضای پوپولیستی به سر می‌برند مشکل اساسی برای گذار به دمکراسی در جای خود باقی است. گفتمان چیره بر سیاست ایران باید از شعارهای ایدئولوژیک وانقلابی به سمت یک نگاه کارشناسی و جامعه شناختی رو کند. من در این جا می‌خواهم از فرصت استفاده کنم و به نکته ایی اشاره کنم. در زمانی که همه کاندیداهای ما بر روی امت –ملت انگشت می‌گذارند حقیقت نشان می‌دهد که عنصر قومیت در ایران امروز ما تاثیر بالایی یافته است. اما سیاستمداران نمی‌خواهند این عنصر را به رسمیت شناسند. حتا رای 4 سال قبل آقای کروبی و مهرعلیزاده نیز که تاثیر بالای این عنصر را نشان می‌داد بسیاری از سیاستمدارن ما را بیدار نساخت. واقعیت این است که در ایران امروز عنصر قومیت نقش جدی پیدا کرده و می‌تواند در تغییرات سیاسی ایران نقش مهمی بازی کند. من فکر می‌کنم که دولت اصلاحات در 8 سال حضور خود در قدرت تمامی تلاشهای خود برای اصلاح را در مرکز سامان داد و از حاشیه‌ها غافل شد و همین وضعیت چینش آرا در 4 سال قبل را دگرگون ساخت .

آیا می‌توان ساز و کار دولت نهم را نوعی بناپارتیسم دانست؟

به نظرم پاسخ این سوال منفی است. بر اساس تعریف کلاسیک مارکس، در بناپارتیسم یک نفر با ویژگیهای دیکتاتوری و استبدادی و نیز رها از کمند طبقات اجتماعی ظهور می‌کند و برای دولت خود قلمروی استقلالی به پا می‌کند. به باور من در هم آمیختگی ساختاری نهادها در ایران نشان می‌دهد که ما با یک دولت بناپارتی روبرو نیستیم.

آیا دولت نهم طبقه خاصی را نمایندگی می‌کند؟ آیا توانسته است در این چهار سال برای خود یک پایه طبقاتی ایجاد کند یا طبقه‌ای را تقویت و با خود همراه سازد؟

در درجه اول توجه کنید که این دولت به دلیل ماهیت پوپولیستی، خود را نماینده و قیم کل مردم می‌داند و به همین دلیل خود را وامدار و یا برآمده ازطبقه خاصی نمی‌داند. نگاه این دولت به طبقات مختلف نیز متغیر بوده است. دادن وام ازدواج و یا سهام عدالت وهمچنین بالابردن درآمد بازنشستگان و معلمان نشان داده است که دولت نهم طبقات پائین و متوسط جامعه را در تیررس خود قرار داده و سعی میکند به آنها رسیدگی کند اما آیا به‌راستی پیوند و الفتی میان این طبقات و دولت برقرار شده است؟ به نظرم اینطور نیست. چه بسا که رای همین طبقه‌ها به همان آسانی که دولت نهم را به قدرت رسانید، در انتخابات پیش روهمین دولت را از مسند به زیر بکشد.

آیا در شیوهٔ عمل خود دولت نهم نظم و سامان تکیه زده بر قدرت ایدئولوژِی در نهادهای حکومتی ایران را تقویت کرده یا سست‌تر کرده است؟ آیا بنا برعملکرد و ویژگیهای این دولت نهاد قدرت در ایران ایدئولوژیک‌تر شده است؟

دولت نهم در ظاهر تلاش کرده است ایدئولوژیک باشد اما به نظر من این برنامه نیز ناموفق بوده است. اگر چه شعار بازگشت به گذشته را بارها و بارها فریاد کرده است اما در عمل توفیقی نصیب دولت نهم نشده است. می‌بینیم که همین دولت با وجود شعارهای ایدئولوژیکی که درباره غرب سر میدهد آماده است تا به وقت نیاز کوتاه هم بیاید. خبرنگارایرانی – آمریکایی را آزاد کند و یا به رییس جمهور ایالات متحده پیام تبریک بفرستد. در حوزه اقتصادی اما نگاه ایدئولوژیکی وار سران دولت که به شکل مبهم، بر پایی عدالت اجتماعی را پیگیری می‌کنند مایه ناهنجاریهای اقتصادی فراوانی شده است. قصه چنان است که یک ناظر بیرونی برای کارشناسان علم اقتصاد که با این دولت کار میکنند وهرازچند گاهی هم از کار بر کنار می‌شوند احساس دلسوزی می‌کند.

بخت آقای احمدی‌نژاد در انتخابات پیش رو را چگونه می‌بینید؟ اگر دولت نهم با این ویژگی‌ها که گفتید به دولت دهم تبدیل شود رفتاراحمدی‌نژاد در ایران را چگونه باید تحلیل و پیش‌بینی کرد؟

فکر می‌کنم آقای احمدی‌نژاد بخت بسیار بالایی برای انتخاب شدن دارد و این بیش از هرچی، به دلیل چندگانگی در آرای مخالفان اوست. به نظر من تنها امید برای رقبای رئیس جمهور کنونی کشیده شدن انتخابات به دور دوم است. در شرایط کنونی آقای احمدی‌نژاد دوباره انتخابات را خواهد برد وما همچنان درگیر مسائل و مشکلاتی همانند مشکلات 4 سال گذشته خواهیم بود. انتخاب دوباره ایشان هرگونه چشم انداز برای تغییردر سیاست‌ها خصوصا حوزه سیاست خارجی را از میان خواهد برد. این در حالی است که غرب به مسئله اتمی ایران و سخنان طرح شده درباره هولوکاست روی خواهد کرد. در مجموع معتقدم دولت نهم در صورت انتخاب در دوره بعد قفل و بندهای فراوانی بر دست و پای خود خواهد دید چرا که باید برای عملی کردن شعارهای ایدئولوژیکی از سد مخالفان فراوانی بگذرد.

برآمدن دولت احمدی‌نژاد را با چه نمونه هائی در دیگر کشورها می‌توانید مقایسه کنید؟ آیا می‌توان بالا آمدن این دولت را با تجربه ناسیونال سوسیالیسم در آلمان مقایسه کرد؟

به باور من چنین دولتی را نمی‌توان با تجربه‌های توتالیتری در اروپا در دهه 30 تا 40 همانند دید. دلیل آن هم چند گانگی نهادهای قدرت در ایران است. این دولت یک دولت پوپولیستی است. شاید بهترین نمونه برای مقایسه با آقای احمدی‌نژاد، حکومت خوان پرون در آرژانتین در طول سال‌های 44 تا 55 میلادی است. پرون هم ملی‌گرا بود و هم طرفدار رفاه اجتماعی از طریق حمایت از طبقات پائین اجتماعی و در همان حال یک دولت اقتدار‌گرا را رهبری می‌کرد. در دوران اخیرنمونه هائی شبیه به عملکرد آقای احمدی‌نژاد در لیبی و یا مصر جمال عبد الناصر وجود داشته‌اند. نمونه دیگرکه بسیار شبیه آقای احمدی‌نژاد است هوگو چاوز رئیس جمهور چپ‌گرای ونزوئلا است. با این وجود توجه کنید که امروزه پوپولیسم در منطقه خاورمیانه شکل پیشین خود را از دست داده است و بیشتر رنگ و بوی مذهبی به خود گرفته است. جنبش‌های اسلامی بسیاری که در خاورمیانه رشد کرده و سودای حکومتداری را در سر دارند از این جمله‌اند.

مرتبط

  • نوامبر 25, 2013
  • - مدیر
  • ۱ نظر
  • احمدی نژاد, اصلاحات, انتخابات, بناپارتیسم, بهار, دموکراسی, دمکراسی, دولت نهم, رفورمیست, هوگو چاوز, پوپولیسم
درباره این نویسنده
  • View all posts by مدیر
  • بلاگ
اشتراک‌گذاری
  • google-share
۱ نظر
  1. حمزه جهانگیری 2013 دسامبر 09 در 11:24 پاسخ

    ww.mellatonline.ir/news/news.cfm?id=2620

نظر بدهید لغو پاسخ

درباره سایت

در این سایت بسیاری از مقالات، مصاحبه‌ها، نقد کتاب‌ها و ترجمه‌هایی را که در سه دهه گذشته انجام داده‌ام را در کنار کتاب‌های من می‌توانید ببینید. سعی کرده‌ام متن اولیه را تا حد امکان حفظ کنم و اگر در مطبوعات ایران چیزی حذف شده بود آن را اضافه کنم. بعضی از مقالات این سایت برای اولین بار در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار می‌گیرند. لطفا نظرات، پیشنهادات و انتقادات خود را با من در میان بگذارید.

زندگی‌نامه

مهرزاد بروجردی به‌ سال 1341 در شهرآغاجاری به‌ دنیا آمد و دوران کودکی و نوجوانی را در خوزستان گذرانید. چند ماهی پیش از انقلاب 57 برای تحصیل در رشته‌ی علم سیاست و جامعه‌شناسی به آمریکا سفر کرد. ادامه ...

تازه‌ها

  • لیست نمایندگان اهل سنت در مجلس
  • بررسی اجمالی کابینه مسعود پزشکیان
  • باجناق‌های سیاستمدار در جمهوری اسلامی
  • حقایقی درباره کابینه‌ها و وزرا در جمهوری اسلامی ایران

تماس

Mehrzad Boroujerdi
Dean, College of Arts, Sciences and Education Missouri University of Science and Technology 118 Fulton Hall Rolla, MO 65409 573-341-4575
Profmehrzad@gmail.com
https://sites.mst.edu/boroujerdi
  • Facebook
  • Flicker
  • Skype
  • Twitter
  • Linkdin

جستجو



نقل مطالب این آرشیو با ذكر ماخذ یا با لینک آزاد است. Copyright © 2018. mehrzadboroujerdi.com

بازگشت به بالا