بیشتر تاریخ نگاران دورهی فرمانروایی رضاخان را عصر تمرکز یابی قدرت و سامانمند شدن اقتصاد ایران میدانند و در همین حال سرکوب سیاسی و فضای بستهی فرهنگی این دوره را مایهی سترونی اندیشه و زوال روشنفکری در عهد پهلوی اول میشمارند.
آدمیت یک فیلسوف نبود و نباید چنین چشمداشتی از او داشت. بهسان هر تاریخنگار دیگری، نگاهش وابستگی به یک دیدگاه ویژه داشت. بیسببی نیست که نام او با مفهومهایی چون بیداری و آگاهی و کندوکاو اندیشهها و زبان نویسندگی او با پاکیزگی وعفت کلام در آمیخته است.