• خانه
  • مقالات
  • نقد کتاب
  • مصاحبه‌ها
  • ترجمه‌ها
  • خاطرات
  • شعر
  • عکس
  • زندگی‌نامه
  • ویدیوها
  • rss

آینه‌‎ای برای امیر مسلمان: اسلام و نظریه حکومت‎داری

به کوشش مهرزاد بروجردی
چاپ اول: ۲۰۱۳، انتشارات دانشگاه سیراکیوز، در ۴۶۵ صفحه
چاپ شده در بخارا، شماره ۹۵-۹۶، مهرـ آبان ۱۳۹۲، صفحات ۵۰۳-۵۱۰

Mirror for the Muslim Prince: Islam and the Theory of Statecraft. Edited by: Mehrzad Boroujerdi, Syracuse University Press: 2013

فرزانه قوجلو

در این کتاب که با کلام سیسروآغاز می‎شود: « تاریخ معلم زندگی است»، سیزده پژوهشگر به تحلیل رساله‎های کهن، سده‎های میانی و مدرن در تاریخ اسلام می‎پردازند. مقدمه را مهرزاد بروجردی نوشته است و دراین مقدمه ازجنبش‎هایی سخن می‎گوید که درسال‎های 2010 و 2011 در جهان عرب سربرآوردند و به آن عنوان «بهار عربی» دادند وناظران سیاسی را بهت‎زده کردند. بهارعربی جامعه‎ی پژوهشی خاورمیانه را به بررسی مجدد فرضیات و نظریه‎هایشان واداشت. آینده کشورهایی که دستخوش این جنبش‎ها شدند برهمگان پوشیده است. برخی ازآنها شاید به سوی آینده‎ای دموکراتیک‎تر پیش روند، درحالی که برخی دیگربه دیکتاتوری‎های احیا شده بازمی‎گردند وشاید هم این جنبش‎ها نتایجی نامعلوم درپی داشته باشند. با وجود این تردیدی نیست که این جوامع چاره‎ای جز پذیرش حکمت جمعی مردم خود ندارند. بروجردی چنین عنوان می‎کند: «گرچه با انبوه راه‎حل‎های درهم و برهمی رو به رو می‎شویم که بومی گرایان عرضه می‎کنند و ناکارآمدی اندیشه های بی مهارجهان وطنی‎ را می‎بینیم، امیدواریم که نخبگان روشنفکردراین جوامع درصدد برآیند تا با واسازی و بازسازی سنت‎های خردمندانه به این جوامع حیات دوباره ببخشند. بازخوانی سنت‎های اسلامی بخشی ازمسئولیت روشنفکرانی است که آرزودارند به نسل‎های آینده‎ی مسلمان کمک کنند تا به شیوه‎ های انسانی‎ترحکومت ‎داری بیندیشند.»
نویسندگان این کتاب که همگی درزمره‏‎ی پژوهشگران برجسته‎اند، می‎کوشند تا مفاهیم وقوانین شرع تفکراسلامی را درکشورهای عربی، ایران، جنوب آسیا وسنت‎های ترکی باز تفسیر کنند واین واقعیت را اثبات نمایند که دیدگاه «اسلامی واحدی» درباره‎ی مسائل مهم حکومت وحکومت ‎داری وجود ندارد.
این مجلد ازنظرمضمون واز منظرتاریخی با مقاله اَسما افسرالدّین شروع می‎شود که به مفهوم مصلحت درتاریخ اسلامی می‎پردازد. او معتقد است که مصلحت به عنوان مفهومی سیاسی تقریباً از بدواسلام وجود داشته است. خانم افسرالدین استدلال خود را براساس منابع حدیث ورساله‎های دینی ـ سیاسی استوارمی‎سازد واستدلال می‎کند که اصل اجتماعی ـ سیاسیِ مصلحت درآثار تفسیری سنی و شیعه به یک سان مورد استفاده قرارگرفته است. وی به نظریه‎ی ولایت فقیه آیت الله خمینی اشاره می‎کند که درآن مصلحت اصل اولیه‎ی قانونگذاری است. مفهوم مصلحت عواقبی ژرف برای تفکرسیاسی اسلام مدرن دارد. توجه به «منافع عمومی» که توسط پژوهشگران مذهبی عنوان می‎شود می‎تواند تأثیرگفتمانِ دموکراتیک ومصالحه را که برای تمام دولت‎های مدرن الزامی اجتناب‎ناپذیر است بهبود بخشد. اما چه اتفاقی می‎افتد اگرمراجع دینی اصرارورزند که تفسیرآنان ازمصلحت یگانه تفسیربرحق است وبایدهمان حاکم شود؟ ونویسنده به ارائه نظریات گوناگون، موافق ومخالفِ این برداشت ازمصلحت برمی‎آید.
پنج فصل بعدی این کتاب به نقش برخی ازآثار اسلامی ـ ایرانی دراخلاق سیاسی و حکومت‎ داری می‎پردازد. گوته ایران را سرزمین شعرمی‎داند وفصل سوم که شمالی و بروجردی آن را نوشته‎اند به سعدی شیرازی توجه نشان می‎دهد که لقب «استاد نظم و نثر» را درایران ازآن خود ساخته است. نویسندگانِ این مقاله ترجمه‎ای کامل واصیل از نصیحت الملوکعرضه می‎کنند. این فصل همچنین، دربردارنده ی بازسازی شماری ازعناصرِ فلسفه سیاسی ایران در سده‎های میانی است که دراین اثر و دیگرقطعات ادبی سعدی به چشم می‎خورد. نویسندگان این فصل اندیشه‎های عمدتاً عمل‎گرای سعدی را درباره‎ی حکومت‎ داری برجسته می‎سازند واندیشه ی او را درمفهوم گسترده‎ی قرارداد اجتماعی جای می‎دهند. بنابراستدلال شمالی و بروجردی، ما با این پرسش سعدی رو به رو می‎شویم: چرا دولت وجود دارد؟ وپس ازاین پرسش است که سعدی با استفاده اززبان قرارداد اجتماعی درصدد پاسخ به آن برمی‎آید. ازمنظر سعدی، پادشاه مالکِ مردم ونماینده‎ی خداوند برروی زمین نیست. بلکه اوکسی است که به خدمت مردم درآمده تا ازرفاه وامنیت آنان پاسداری کند. پایان این فصل به ما می‎گوید که آثار سعدی «طرح واره ای از سیاستی انسانی را انعکاس می‎دهد که عناصرعمل‎گرایی، حکومت‎داری عرفی ومنافع عموم را درخود دارد». سعدی «حکومت را قراردادی عقلانی بین حاکم و مردم می‎داند بی‎آن که الوهیت را رد کند یا دین‎سالاری را بپذیرد.»
فصلی که سعید امیرارجمند نوشته ما را به بحث جدی دیگری می‎کشاند، آیا «ما با تفکرسیاسی اسلام سروکار داریم؟ » یا «با مفاهیم سیاسی که مسلمانان به آن اعتقاد داشته‎اند وترویجش داده‎اند؟» ارجمند در آثار قبلی اش این نظر را رد کرده بود که دولت اجباراٌ در شیعه نامشروع است و مباحثه پژوهشگرانی را به چالش می کشد که معتقدند ادبیاتی که به حکومت داری و اخلاق سیاسی می پردازد به نحوی (( غیر اسلامی )) است و بیشتر بر اساس شریعت اسلامی موثق القا شده است . ارجمند با تفسیر متون تاثیر گذار فارسی در باب اخلاق سیاسی که در دوران میانی اسلام نوشته شده به این چالش دست می زند. تحلیل ارجمند به ما می گوید که بر خلاف تفکیک های خشک ایدئولوژیکی میان آنچه ظاهرا اسلامی است و آنچه اسلامی نیست ، برخوردهای متمدنانه است که امکان می هد تا بده بستان های روشنفکرانه فرصت ابراز وجود پیدا کنند و شانس بهره مندی از نظریات را به وجود می آورد .ارجمند می‎نویسد، «از قرن دهم به این سو، نظم قانونیِ خلافت ‎(اسلامی) دو مؤلفه‎ی مستقل داشت: سلطنت و شریعت.»
فصل چهارم که به قلم جواد طباطبائی است توجه ما را به این حقیقت جلب می‎کند که متفکران ایرانی هرگزبا نظریه اسلامی دائر بروجود خلیفه همخوانی نداشتند ودر حقیقت درنوشته های تاریخی تفکرسیاسی ایران دردوران اسلامی به هیچ رساله‎ای برنمی‎خوریم که به تئوری خلافت – سیاست بپردازد ومتفکران سیاسی ایران یا کاتبان ایرانی آن را نوشته باشند. طباطبائی که درآثار قبلی خود سیاست‎نامه‎ی خواجه نظام‎الملک، وزیربرجسته‎ی سلجوقیان، را مهم‎ترین بیانیه درپیوند میان میراث تفکرسیاسی ایرانی با دوران اسلامی می‎داند، براین باوراست که دراین کتاب (منظور سیاست‎نامه‎ است) «هیچ ردپایی از نظریه خلافت نمی‎یابیم.» و این کتاب ادامه‎ی اندرزنامه‎های ادبی ایرانی است وبه انتقاد از شیوه‎ی حکومت سلجوقیان می‎پردازد. طباطبائی نیزهمچون ارجمند توجه ما را به تداوم شیفتگی تفکرسیاسی ایرانیان نسبت به قوانین اخلاقی پیش ازاسلام جلب می‎کند. شاید زبان عربی به عنوان زبان میانجی برامپراتوری ایران چیره شده بود اما موالی ایرانی همچنان اندرزنامه‎های خود را به زبان فارسی می‎نوشتند. به بیان دیگر، درمی‎یابیم که غلبه بریکپارچگی فرهنگی در ایران بسیار دشوارتراز سلطه‎ی سیاسی بود.
لوییزمارلو درمقاله‎ی بعدی این کتاب با عنوان تعلیم حکمت، پندنامه‎ای به زبان فارسی برای اتابک احمد لرستانی، متعقد است که ادبیاتِ «آینه‎ای برای امیران» را نباید صرفاً برای مضمون «سیاسی» آن مورد بررسی قرارداد، بلکه باید بیان ادبی وتاریخ‎‎نگاری این آثاررا بیشترارج نهاد. ازدیداو، ژانر«آینه» فقط شاخه‎ای از تفکر سیاسی نیست بلکه مهارت فرهنگی مهمی است که سنت ادبی را غنا بخشیده است. مارلوبرای تببین استدلال خود ازاثری با عنوان تحفه مدد می‎گیرد که به نصرت‎الدین احمد، حکمران قرن چهاردهم ایران اهدا شده است. خانم مارلو دراثبات نگرش خود موفق می‎شود که درکی بهتر ازمحدودیت‎ پندنامه‎ها وبا وجود این انعطاف‎پذیری آنها به خواننده بدهد.
فصلی که مظفراعلم به آن می‎پردازد وعنوانش است:” دولت مسلمان در کشوری غیرمسلمان، داعیه مغولان”، به دنبال توصیفِ سنت ایرانی ـ هندی حکومت‎داری و اخلاق سیاسی بین سال‎های 1550 و 1750 برای مخاطب است. اواین مدعا را مطرح می‎کند که مغولان با استفاده ازمعیارهای حکومت‎داری، سنت‎های عرفانی و فرهنگ ادبی ایران که در «اخلاق ناصری» آمده بود، توانستند دریک کشورغیرمسلمان فرهنگ سیاسی والایی را پدید آورند. اَعلم نیزهمانند مارلوتوجهی خاص به اهمیت ابعاد ادبیِ ایران نشان می‎دهد وهمچون ارجمند وطباطبائی برنقش مهم گفتمان اخلاقی در حکومت‎داری تأکید دارد واین بارتوجه اومعطوف تعالیم خواجه نصیرالدین طوسی است. دورانی که اعلم مورد بررسی قرار می‎دهد، دورانی است سرنوشت‎ساززیرا قرن شانزدهم مرحله‎ای حیاتی دررشد فرهنگ وایدئولوژی سیاسی امپراتوری درشبه قاره هند است. قرن شانزدهم درایران نیز به دلیل به قدرت رسیدن خاندان صفویه ازاهمیت برخورداربود که مذهب شیعه را در قلمروحکومتی خود مذهب رسمی اعلام کرد. این قرن دراروپا نیز اهمیت داشت چرا که ظهورمذهب پروتستان را به دنبال داشت.
سه فصل بعدی این کتاب با عناوین :” سفر رفاعه الطهطاوی به پاریس در پرتو تحلیل تاریخی اخیر؛ سفرنامه یا آینه‎ای برای امیران ؟” نوشته‎ی پیترگِران، “قانون وخیر عموم؛ شهری پارسا به وجود آوریم یا نظم قدیم را حفظ کنیم؟” به قلم چارلزای. باترفورث و” اسلام‎گرایان مصری چه می‎خواهند؟ اسلام معتدل و ظهور بنیادگرایان اسلامی در مصر مبارک”، نوشته‎ی بروس کی. راترفورد به بررسی آثارادبی روشنفکران اسلامی درجهان عرب طی دو سده‎ی گذشته می‎پردازند. پیترگِران نگاهی نوبه یکی از آثاراصلی رفاعه الطهطاوی ( 1873 ـ 1801) می‎افکند که به دوران خود روشنفکری برجسته درمصر بود. گِران معتقد است که حکایت طهطاوی ازاقامت پنج ساله ( 31-1825) در پاریس که در تخلیص الإبریز فی تلخیص باریز توصیف می‎شود بیشترنمونه‎ای ازاندرزنامه برای امیران است تا سفرنامه‎ای ساده. گِران که خود دلبسته‎ی تاریخ واقتصاد سیاسی است، طهطاوی ومتن اورا درپیکره‎ی ادبیاتی جای می‎دهد که درباره‎ی رهبری درتاریخ خاورمیانه است. اوبه ویژه برای تئوری رهبری از «راه و رسم ایتالیایی» سود می‎جوید ومتعقد است که این تئوری بهترازاستبداد شرقی می‎تواند توسعه‎ی مصرطی سال‎های 1760 تا 1860 را که دورانی تعیین کننده بود توضیح دهد، دورانی که تضاد بین شرق و جنوب درمصرعمیق‎تر شد. طهطاوی درین دوران دست به قلم می برد ودرهمین زمانه نیز«رهبری ملی مدرن مصرمتولد می‎شود.» گِران این مصلح سیاسی وپژوهشگرمصررا «روشنفکری جنوبی» می‎نامد که برای خدیو مصر، محمدعلی پاشا می‎نوشت. طهطاوی همانند دیگر متفکران اسلامی دوران خود که به فکراصلاح امورند، به اصلاح آموزش به عنوان یک ضرورت اعتقاد دارد و درحقیقت طهطاوی برای بیداری هموطنانش می‎نوشت. طهطاوی هدفش را ازنوشتن کتاب برانگیختن سرزمین‎های اسلامی می‎داند تا به دنبال آموختن دانش و فن وصنعت ازکشورهای خارجی باشند ودراین راه به کمال برسند.
مقاله‎ی چارلز باترفورث با عنوان” قانون وخیرعموم” ادامه‎ی کوشش گِران است و می‎کوشد تا با بررسی تکاپوهای یکی دیگرازپژوهشگران مسلمان که به دنبال اصلاح مذهب وسیاست درجهان مسلمانان بود متنی اثرگذاررا دوباره تفسیر کند: علی عبدالرازق ( 1966-1888). در 1925، کمتر ازیک ماه پس ازآن که جان تی. اسکوپز به اتهام تدریس داروینسیم دریکی ازمدارس دولتی درتنسی آمریکا مجرم شناخته شد، به دلیل انتشار کتابش الاسلام و اصول الحُکم توسط مقامات الاظهر محکوم شد.
یک سال پیش ازانتشارکتاب عبدالرازق نهاد خلافت عثمانی از بین رفته بود واکنون مردی که خودش ازقاضیان شرع بود برای این اعتقاد که اسلام نه به حکومت خلیفه یا امام نیازدارد ونه آن را رد می‎کند مجرم شناخته می‎شد. افزون براین، عبدالرازق استدلال می‏کرد که مجموعه نوشته های تاریخ اسلام نشان می‎دهد که نهاد خلافت که به وسیله پیامبر( ص) به وجود نیامده بود، ترس و مصیبت برای امت به بارآورده بود طوری که نیازی به ابقای آن نبود. عبدالرازق اصرارداشت که آنچه مهم بود پیام اسلام بود نه شکل حکومتی که بنیان گذاشته می‎شد.
مقاله‎ی بعدی با عنوان” شخصیت حقیقی وشخصیت اجتماعی”، به قلم شریف مردین توجه ما را به پرسشی جلب می‎کند که تا کنون مورد بررسی قرارنگرفته است. چه رخ می‎دهد اگردرک « یکپارچه‎ی یاکوبین» از ملتهمانگونه که مورد قبول نخبگان سیاسی ترکیه مدرن قرارگرفته ازهمان ابتدا برمردمی تحمیل شده باشد که براساس مفاهیم «قیود اسلامی» یا «مردم‎داری» رفتارمی‎کنند وتنها این مفاهیم وقیود برایشان قابل فهم است؟ مردین متعقد است که مفهوم شخصیت واحد یا اقتداراجتماعی که درقرن نوزدهم وبیستم درترکیه توسعه یافت مغایربا مفهوم «قیود» و «مردم‎داری» بود که عمیق‎ترین بنیان تئوری سیاسی اسلامی را برمی سازند.
دو فصل پایانی کتاب مسائل گسترده‎ی تاریخ‎نگاری و تئوری سیاسی را به بحث می گذارند. رکسانا ال. اوبن درمقاله خود با عنوان جهان وطنی در گذشته و آینده، مسلمانان وغربیان بیش ازدیگران به موضوع سفرمی‎پردازد که قبلاً پیترگِران به آن پرداخته است. اوبن معتقد است که این ادبیات جدید به رغم پژوهش نویدبخش خود همچنان ازتعصب قشریون وتحجرتاریخی وفرهنگی رنج می‎برد. اوبن با دنبال کردن تبارشناسی متفاوت «جهان وطنی مسلمانان» درصدد برمی‎آید تا واژگان وتاریخ‎نگاری این جهان وطنی جدید را بدون فراموشی محدویت‎های آشکارآن مورد بررسی قراردهد. اوبن استدلال‎های پژوهشگرانی چون برنارد لویس را رد می‎کند که مدعی‎اند زمانی که «غربیان» برای شناختن دیگرمردمان کنجکاو بودند، مسلمانان تنگ‎نظربودند واشتیاقی به شناخت دیگران نداشتند. اوبن نشان می‏دهد که همواره دربین مسلمانان اشتیاق به سفربرای کسب دانش وجود داشته وچه بسا که همین سفرها تخیل اجتماعی مسلمانان را درگذشته وحال شکل داده اند.
آخرین مقاله این مجموعه نوشته‎ی عزیزالعظمه است با عنوان “کاروان خداوند؛ نیرنگ و توطئه در تاریخ تفکر سیاسی مسلمانان”. عزیزالعظمه دراین مقاله با موشکافی دقیق دردواثر مهم به بررسی «تفکرسیاسی اسلام» پرداخته است: یعنی تاریخ تفکرسیاسی اثرآنتونی بلک و نقش خداوند ـ دولت و اسلام ازپاتریشیا کرون. العظمه فهرستی بلند ازفرضیات روش‎شناختی و معرفت‎شناسی و روایت‎های تاریخ‎نگاران درآثاریاد شده ونیزدیگرهمفکرانشان را به نقد می کشد وازجمله چنین می گوید که بلک وکرون مفهوم اسلام را شئی واره کرده اند ( reification) چنانکه ازمنظرآنها تاریخ «در اسلام» رخ می‎دهد به جای آن که «در مناطقی با ویژگی‎ها وسنت‎های معین» رخ داده باشد واز یاد برده‎اند که اسلام «محصول حکومت‎ داری درعربستان دوران حضرت محمد (ص)» نیست بلکه حاصل ویژگی‎های تاریخی وجغرافیایی است.
آنچه العظمه مطرح می‎کند شناخت ضعف‎های نظری وروش‎شناختی پژوهش‎هایی است که درباره‎ی تفکرسیاسی اسلام صورت گرفته است واین مجلد ومقاله‎نویسانش کوشیده‎اند تا حدی این ضعف‎ها را جبران کنند.

مرتبط

  • ژانویه 20, 2014
  • - مدیر
  • بدون نظر
  • بخارا, فرزانه قوجلو
درباره این نویسنده
  • View all posts by مدیر
  • بلاگ
اشتراک‌گذاری
  • google-share

نظر بدهید لغو پاسخ

درباره سایت

در این سایت بسیاری از مقالات، مصاحبه‌ها، نقد کتاب‌ها و ترجمه‌هایی را که در سه دهه گذشته انجام داده‌ام را در کنار کتاب‌های من می‌توانید ببینید. سعی کرده‌ام متن اولیه را تا حد امکان حفظ کنم و اگر در مطبوعات ایران چیزی حذف شده بود آن را اضافه کنم. بعضی از مقالات این سایت برای اولین بار در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار می‌گیرند. لطفا نظرات، پیشنهادات و انتقادات خود را با من در میان بگذارید.

زندگی‌نامه

مهرزاد بروجردی به‌ سال 1341 در شهرآغاجاری به‌ دنیا آمد و دوران کودکی و نوجوانی را در خوزستان گذرانید. چند ماهی پیش از انقلاب 57 برای تحصیل در رشته‌ی علم سیاست و جامعه‌شناسی به آمریکا سفر کرد. ادامه ...

تازه‌ها

  • علل و پیامدهای اعتراضات کنونی در ایران
  • ۴۱۰ پاسدار سیاست‌ورز
  • دفاع از کارنامه روشنفکران ایران، بخش اول
  • به کجا داریم میرویم؟ گفتگوی مهرزاد بروجردی، صادق زیباکلام و احمد وخشیته

تماس

Mehrzad Boroujerdi
Dean, College of Arts, Sciences and Education Missouri University of Science and Technology 118 Fulton Hall Rolla, MO 65409 573-341-4575
Profmehrzad@gmail.com
https://www.boroujerdi.spia.vt.edu
  • Facebook
  • Flicker
  • Skype
  • Twitter
  • Linkdin

جستجو



نقل مطالب این آرشیو با ذكر ماخذ یا با لینک آزاد است. Copyright © 2018. mehrzadboroujerdi.com

بازگشت به بالا