غافلگیری آمریکا از اوضاع ایران
منتشرشده در دویچهوله، 25 ژوئن 2009
در گفتوگو با مهیندخت مصباح
بهنظر میرسد نتیجه انتخابات در تصمیم یا تلاش دولت آمریکا برای گشودن باب مذاکره با دولت ایران خللی ایجاد نکرده باشد. یک کارشناس علوم سیاسی، پس گرفتن دعوت پیشین از دیپلماتهای ایرانی را اقدامی نمادین و ناپایدار میداند. دکتر مهرزاد بروجردی، استاد علوم سیاسی در دانشگاه سیراکوز عقیده دارد که دولت آمریکا از رویدادهای جاری ایران غافلگیر شده و برای مواجهه واقعگرایانه با آن، نیاز به زمان دارد.
پیشبینی یا تحلیل میشد که پس از رفتن بوش، ضروری است ایران هم شاهد رییس جمهور دیگری باشد تا طرفین با حال و هوا یا ادبیات جدیدی به مناسبات دو کشور بپردازند. حال که ورق برگشته و صحنه به صورت دیگری است، چه نقدی میتوان بر این پیشبینی یا تحلیل داشت؟
بدیهی است که اگر به جای آقای احمدینژاد کس دیگری انتخاب میشد، بحث جدی میان دو کشو، شروع دیگری داشت. این احتمالا میتوانست به سرعت و تفاهم بیشتر در بحث فرضی کمک کند. اما مهم این است که هر دو کشور ناچارند بهخاطر موضوعهای مهمی چون مسائل منطقه و برنامه اتمی ایران، با یکدیگر مذاکره کنند و این روند سی ساله عدم ارتباط نباید ادامه یابد. مهم این است که آمریکا تصمیم گرفته با ایران وارد صحبت شود و این فارغ از تغییر رییس جمهور در ایران و اتفاقاتی است که اینک در کشور ما روی میدهند.
آیا خویشتنداری آقای اوباما نسبت به رویدادهای ایران بهخاطر همین تصمیم است؟
فکر کنم چنین باشد. ما دو فاز در نوع برخورد آقای اوباما دیدیم. او در بدو امر سکوت کرد، چون نمیخواست انگشت اتهامی به سوی آمریکا دراز شود. با اینهمه دید که حربه همیشگی دولت ایران بازهم به کار گرفته شد. اما پس از خشونت و خونریزی، برای اوباما و دولت آمریکا دیگر امکان سکوت نماند.
به نظر من آقای اوباما تاکنون با مسائل جاری ایران خوب مواجه شده است. شرایط مشخص نیست و رهبران اپوزیسیون هم درخواست مشخصی ازآمریکا نکردهاند. ما میبینیم که یک ماه قبل از انتخابات، آقای اوباما نامهای به ایران فرستاده، شاید برای این که انگ نزنند که منتظر گفتگو با کسی غیر از احمدینژاد بودهاند. از طرف دیگر حرکت اعتراضی مانند پس گرفتن دعوت از دیپلماتهای ایرانی برای شرکت در جشن استقلال آمریکا را میبینیم.
اما آیا همین دعوت از دیپلماتهای ایرانی، ناشی از خوشبینی قبلی به نتیجه انتخابات ایران نبوده است؟
چرا، با این همه به نظر من پس گرفتن این دعوت کار درست و پختهای نبود. این مثل آن است که ایران از آمریکاییها برای مراسم ۲۲ بهمن دعوت می کرد و بعد آن را پس میگرفت. پس گرفتن این دعوت یک حرکت سمبلیک برای اعتراض به ایران بود.
یعنی این تنها نشانی از همبستگی با شرایط کنونی و مردم معترض است و یک دیپلماسی هدفمند نیست؟
نه، این رفتار پایدار نیست و بیشتر جنبه همدردی دارد. اتفاقی که الان در ایران میافتد، اولین بحران جدی سیاست خارجی دولت اوباما و حتی مهمتر از اتفاقاتی است که در کره شمالی افتاد. بعضی وقایع ماههای اخیر مانند انتخابات لبنان، سخنرانی اوباما درقاهره یا فرستادن سفیر به سوریه، همه به نفع آمریکا بودهاند اما بحران ایران، یک مشکل جدی، یک نکته منفی در برنامههایی است که اوباما قصد داشت در منطقه دنبال کند. به نظر میرسد دولت اوباما دارد با روزمرگی موضوع را میگذراند تا شرایط روشنتر شود و بعد موضع بگیرد.
به هر حال به نظر میرسید با آزادی خانم صابری، پیام روشنی بین دو کشور مبادله شده باشد. تازه این پیامی بود که همگان از آن مطلع شدند. آیا دولت آمریکا از اوضاع کنونی ایران غافلگیر شده؟ هیچ پیشبینی برای چنین وضعی نداشت؟
بله! واقعا نمیدانند باید چکار کنند. آقای اوباما حتی به خطا، اول احمدینژاد و موسوی را یکی خواند. پس گرفتن دعوت از دیپلماتهای ایرانی نیز اشتباه دیگر است. به نظر من هنوز به سیاست واحدی در مورد ایران نرسیدهاند. شخص اوباما از تئوریهای واقعگرایی پیروی میکند و میخواهد در این چارچوب، برای حفظ منافع آمریکا با با ایران مذاکره کند. اما این شرایط مانند سرعتگیرهایی که در جاده میگذارند، باعث شده که تعادل و سرعت دیپلماسی آمریکا به هم بخورد. از یکسو نامه میفرستند، پیغامهایی رد و بدل میشود، از طرف دیگر حوادث ایران را محکوم میکنند. به نظر میرسد باید صبر کنند تا آبها کمی از آسیاب بیفتد و معلوم شود اوضاع به کدام سمت میرود.
اما همواره گفته شده که سیاست خارجی آمریکا با آمدن و رفتن این و آن شخصیت تغییر نمیکند. به موازات این، از اوباما انتقاد جدی میشود که چرا در مواجهه با جریانهای ایران از اروپا عقب افتاده است.
درست است. یک ابرقدرت، سیاستهای دایمی و منافع درازمدت دارد و این بستگی به این و آن شخص ندارد. باید توجه کرد که اتفاقات ایران معادلات جهانی و مسائل آمریکا را به هم نریخته است. بحران مالی و ورشکستگی شرکتهای آمریکایی سر جای خود هستند و آمریکا کماکان در حال سر و سامان دادن معضل عراق است. در مورد اروپا باید گفت که هراز چندی این رفتارها را ما میبینیم اما بعد از مدتی، همه چیز به روال سابق بازمیگردد و مناسبات با ایران همان میشود که بود. به نظر میرسد که در صحنه سیاست بینالمللی، همه مایلند که بحران ایران هرچه زودتر رفع شود. حتی با بودن اقای احمدینژاد.
- ژوئن 25, 2009
- بدون نظر
- آمریکا, احمدی نژاد, اوباما, جرج بوش, دویچه وله, مهین دخت مصباح, موسوی