این بحث، تصویری خیالی از ایرانیها نیست. این چیزی است که چند هفته پیش در یک موسسه ارزیابی دولتی اتفاق افتاده، اما میبایست سربسته باقی بماند زیرا درهای آن بر روی رسانهها بسته بود.
ادامه →آدمیت یک فیلسوف نبود و نباید چنین چشمداشتی از او داشت. بهسان هر تاریخنگار دیگری، نگاهش وابستگی به یک دیدگاه ویژه داشت. بیسببی نیست که نام او با مفهومهایی چون بیداری و آگاهی و کندوکاو اندیشهها و زبان نویسندگی او با پاکیزگی وعفت کلام در آمیخته است.
ادامه →تناقضهای پاکستان در قلمرو سیاست بسی گستردهتر است. در این کشور نخستین زن مسلمان به ریاست دولت رسید و جنبش زنانش بسا که کارآمدترین جنبش زنان در جهان اسلامی است.
ادامه →چنانکه میدانیم تکاپوهای ذهنی هرکس با تاریخ زندگی او سخت درهم تنیدهاند و چه بسا اندیشهها و دلبستگیهایی که از بستر زندگی روزمره و اجتماعی سر بر میآورند و میبالند.
ادامه →من این سخن را که روشنفکران باید از سیاست کناره بگیرند سست و دفاعناپذیر میدانم. به قول نویسنده انگیلسی گراهام گرین، سیاست مانند هوایی که در آن نفس میکشیم درون و پیرامون ما را سرشار کرده است.
ادامه →فایل حاضر متن سخنرانی مهرزاد بروجردی، استاد دانشگاه سیراکیوز نیویورک با عنوان بازنگری تاریخ اندیشه در دوره رضا شاه است که توسط مرکز بررسی و مطالعات خاورنزدیک دانشگاه یو سی ال ای (تالار داد، ۱۲۱) در تاریخ یکشنبه ۱۸ فوریه ۲۰۰۷ برگزار شد. ● منبع: آرشیو اینترنت ● سخنران: مهرزاد بروجردی ●
ادامه →"مملکت پارس مدرن و غربی نشده است. به نقشهاش نگاهی بیافکنید: ایران دیوار به دیوار روسیه است اما در طول سدهی گذشته بهرغم این همسایگی هیچ به روند اندیشه و تفکر روسها روی خوش نشان نداده است و گرچه تا هفتاد درصد بازرگانیش با روسیه است، در روح و عمل به دور از راه و رسم روسیان به سر میب
ادامه →در ده سال گذشته مفهوم مدرنیته از توجه خاصی میان روشنفکران ایرانی برخوردارشده است. عناوینی چون معنای مدرنیته، نقد عقل مدرن، مدرنیسم وسنت ازجمله کتابهایی هستند که در 10 سال اخیر، درایران، مورد نظر واقع شده اند.
ادامه →"جعفر خان از فرنگ آمده" را حسن مقدم (1274-1304) به سال 1311 منتشر ساخت. گرچه این نویسندهی هوشمند در آن هنگام بیست و هفت سال بیشتر نداشت٬ نمایشنامهاش که به طعن و تسخر در کار ایرانی فرنگیمآبی بنام جعفرخان میپردازد هنوز مورد توجه و علاقهی عامهی ایرانیان است.
ادامه →رضا خان دلیل وجودی دولت را عرفی میدانست، هستی نظم و قانون را ضروری میدید، بر سرکوب افکار قومگرا و جدائی طلب پای میفشرد و رهبری متمرکز و مستبدانه را ناچار میشمرد.
ادامه →