• خانه
  • مقالات
  • نقد کتاب
  • مصاحبه‌ها
  • ترجمه‌ها
  • خاطرات
  • شعر
  • عکس
  • زندگی‌نامه
  • ویدیوها
  • rss

درباره رضا علوی (۱۳۱۴-۱۳۹۱)

منتشر‌شده در اندیشه پویا
دی و بهمن ۱۳۹۱، ص ۱۵۰

روزی از روزهای سپتامبر 1990 بود که برای گذرانیدن دوره فوق دکترا به مرکز پژوهش‌های خاورمیانه دانشگاه هاروارد وارد شدم. رئیس فرهیخته مرکز، دکتر روی متحده، پس از خوش‌آمدگویی مرا به دفتری برد که پس از این اتاق کار یکساله من در مرکز پژوهش‌ها بود. هم اتاقی‌ام در آن دفتر مردی بود بلندبالا و به اندام، با موهایی به سپیدی برف و عینکی که بر چشمان گیرایش پرده‌ای آبگین افکنده بود. از جای برخاست و گفت «من رضا علوی هستم». دکتر متحده ما را تنها گذاشت و رضا و من از هر دری سخن راندیم تا پنجره‌های آشنایی بگشاییم. از من پرسید که آیا با شهرهای بوستن و کمبریج آشنایی؟ گفتم که سا‌ل‌های دبیرستان و دانشگاه را در این شهرها گذرانیده‌ام و کوی و برزن‌اش برایم آشناست. گویی نفسی از آسودگی کشید و مرا برای خوردن ناهار و گفتگوی بیشتر به همراه خویش برد. آنگاه، در آن گیر و دار خوردن و نوشیدن، به من پندی داد که از آن پس سخت به کارم آمد. گفت: «در این یک سالی که در اینجا خواهی بود بکوش که بیشترین بهره را از کتابخانه بی‌همتای هاروارد ببری.» اگر رضا حرف دیگری نمی‌زد، به همان یک نکته مرا وامدار خویش کرده بود. چرا که چشم مرا به شگرفی کتابخانه شانزده میلیون جلدی هاروارد گشود و حس کودکی را در دلم نشاند که هر گاه به کتابخانه می‌رود خود را در دکانی پر از قند و عسل و شیرینی می‌یابد و هوس همیشه ماندن در آنجا در دلش شعله می‌کشد. رضا که دست‌کم بیست سال از من بزرگتر بود در همان یکسال چیزهای بسیار با ارزشی به من آموخت. مردی بود فروتن و کم‌گو اما به وقت سخن گفتن او را سخت پخته و سخنانش را سَخته می‌یافتی و خود را در پیشگاه مردی آزموده و جهان دیده می‌دیدی.

پیش از انقلاب 57، وابسته فرهنگی ایران در دهلی‌نو بود. گویا در روزهای انقلاب دانشجویان انقلابی به دفتر او می‌تازند و او با متانت همیشگی‌اش برایشان چای و شیرینی می‌آورد و آرامشان می‌کند. از دهلی‌نو یکسره به پاریس رفته بود و از آنجا به بوستن آمده و در مرکز پژوهش‌های خاورمیانه هاروارد سرپرستی و راه‌اندازی درس‌ها و گردهمایی‌های کمیته پژوهش‌های ایرانی را به عهده گرفته بود. از من خواست که در یکی از آن گردهمایی‌ها از پژوهش خود درباره روشنفکران ایرانی سخن بگویم. حضور دانشورانی چون دکتر روی متحده، دکتر احمد مهدوی دامغانی، دکتر حبیب لاجوردی، دکتر هوشنگ شهابی، رضا علوی و بسیاری پژوهشگران تراز اول در آن گردهمایی فرصت بسیار یگانه‌ای در اختیار جوان بیست و هشت ساله‌ای چون من می‌نهاد و مایه افتخار و سربلندی‌ام را فراهم می‌ساخت. از آن پس، دلمشغولی من با افکار داریوش شایگان که از دوستان نزدیک رضا بود، رشته الفت نوینی میان ما کشید و رضا مرا به خواندن کتاب The Continent of Circe: An Essay on the Peoples of India نوشته اندیشور بنگالی، نیراد چادهوری (Nirad C. Chaudhuri)، فرا خواند. چادهوری از دیدگاهی روان‌شناسانه و جامعه‌شناسانه به جامعه هند نگریسته و به مساله هویت ملی پرداخته است. نگاه ژرف‌بین رضا به این مقوله نیز در مقاله «علم و زندگی در تمدن ایرانی» او نمودار است و من از آن در نوشتن کتاب روشنفکران ایرانی و غرب بهره برده‌ام.

یکسال فرصت من در دانشگاه هاروارد به پایان رسید و از رضا جدا شدم. او اما در آنجا ماند و در سال 1994 مجله پژوهش‌های خاورمیانه و اسلام (Harvard Review of Middle Eastern and Islamic Affairs) را بنیاد نهاد و یک سال نیز سردبیری آن را به عهده گرفت. آنگاه به ایران بازگشت و به ترجمه یک متن کلاسیک بودایی به نام «داما پادا» پرداخت. برای گروهی از جوانان دانای دانش‌پذیر در خانه‌اش حلقه درس زبان سانسکریت و اندیشه فلسفی هند گشود و آموخته‌های خویش در آکسفورد و هاروارد را سخاوتمندانه نثار ایشان کرد تا به بالیدن نسل نوینی از پژوهشگران ایرانی یاری رساند.

در دسامبر سال 2009 که برای شرکت در یک گردهمایی دانشگاهی به شهر توکیو رفته بودم، با یکی از این جوانان، آقای بهمن ذکی‌پور، که سرگرم پژوهش درباره آئین‌ بودایی و پیوندهای آن با عرفان ایرانی است، آشنا شدم. وقتی او خود را شاگرد رضا علوی معرفی کرد مرا در خوشی و خرمی غرقه ساخت. از آن رو که خبری از دوستی دیرین می‌رسید و هم از آن رو که می‌دیدم چگونه تکاپویِ رضا در پرورش نسل نوینِ پژوهشگران پیوندهایِ آسیایی کامیاب بوده است. بی‌گمان نکته‌ی پیوندهای فکری آسیایی در خور کاوش‌های فراگیر و روزافزون است و در این راه آموخته‌ها و آموزش‌های رضا علوی چراغ راه اندیشوران اکنون و آینده خواهد بود. بارها خواستم از راه تلفنی که آقای بهمن ذکی‌پور به من داده بود رضا را بیابم و عهد دوستی دیرین تازه کنم. اما نشد و حسرت آن بر دل و افسوس آن بر لب به‌جا ماند.

چنین است آفرینش را ولایت / که باشد هر بهاری را نهایت
نیامد شیشه‌ای از سنگ در دست / که باز آن شیشه را هم سنگ نشکست

مرتبط

  • ژانویه 06, 2013
  • - مدیر
  • ۳ نظر
  • اندیشه پویا, بهمن ذکی‌ پور, دانشگاه هاروارد, رضا علوی, نیراد چادهوری
درباره این نویسنده
  • View all posts by مدیر
  • بلاگ
اشتراک‌گذاری
  • google-share
۳ نظر
  1. ساناز 2014 سپتامبر 10 در 18:21 پاسخ

    سلام و عرض ادب
    بواسطه ی شباهت نام خانوادگی شما با شهر زادگاهم و خیلی اتفاقی در فضای مجازی با این وبسایت آشنا شدم….به معنای واقعی کلمه از وجود اندیشمندانی چون شما به خود می بالم وآرزو کردم که ای کاش من و دانشجوهای ایرانی در دانشگاههای کشورم از حضور شما استفاده میکردیم…پاینده و اثر گذار باشین

    • مهرزاد بروجردی 2014 اکتبر 07 در 00:10 پاسخ

      با تشکر از شما ساناز خانم.

    • مدیر 2019 مه 10 در 22:21 پاسخ

      متشکرم.

نظر بدهید لغو پاسخ

درباره سایت

در این سایت بسیاری از مقالات، مصاحبه‌ها، نقد کتاب‌ها و ترجمه‌هایی را که در سه دهه گذشته انجام داده‌ام را در کنار کتاب‌های من می‌توانید ببینید. سعی کرده‌ام متن اولیه را تا حد امکان حفظ کنم و اگر در مطبوعات ایران چیزی حذف شده بود آن را اضافه کنم. بعضی از مقالات این سایت برای اولین بار در اختیار خوانندگان فارسی زبان قرار می‌گیرند. لطفا نظرات، پیشنهادات و انتقادات خود را با من در میان بگذارید.

زندگی‌نامه

مهرزاد بروجردی به‌ سال 1341 در شهرآغاجاری به‌ دنیا آمد و دوران کودکی و نوجوانی را در خوزستان گذرانید. چند ماهی پیش از انقلاب 57 برای تحصیل در رشته‌ی علم سیاست و جامعه‌شناسی به آمریکا سفر کرد. ادامه ...

تازه‌ها

  • علل و پیامدهای اعتراضات کنونی در ایران
  • ۴۱۰ پاسدار سیاست‌ورز
  • دفاع از کارنامه روشنفکران ایران، بخش اول
  • به کجا داریم میرویم؟ گفتگوی مهرزاد بروجردی، صادق زیباکلام و احمد وخشیته

تماس

Mehrzad Boroujerdi
Dean, College of Arts, Sciences and Education Missouri University of Science and Technology 118 Fulton Hall Rolla, MO 65409 573-341-4575
Profmehrzad@gmail.com
https://www.boroujerdi.spia.vt.edu
  • Facebook
  • Flicker
  • Skype
  • Twitter
  • Linkdin

جستجو



نقل مطالب این آرشیو با ذكر ماخذ یا با لینک آزاد است. Copyright © 2018. mehrzadboroujerdi.com

بازگشت به بالا